كودك درون به چه معناست؟

طبق نظريه فرويد، كودكي مهم‌ترين مرحله زندگي است به طوري كه تمام مشكلات و اختلالات رفتاري و عاطفي افراد ريشه در دوران كودكي آن‌ها دارد. حقيقت اين است كه بسياري از افراد بزرگسال رشد كرده‌اند اما آن طور كه بايد بزرگ نشده‌اند. يك فرد بالغ بايد كودك درون خود را بشناسد و آن را دوست داشته باشد چرا كه نيازهايي دارد كه فرد بالغ بايد آن نيازها را برآورده كند يا به عبارتي مسئوليت آن را برعهده گيرد. اما كودك وجودي اكثر افراد در ناخودگاه آن‌ها سركوب مي‌شود چرا كه جامعه ياد داده كه فرد بزرگسال رفتارهاي كودكانه انجام نمي‌دهد. درحالي كه فعال بودن كودك درون، شادي و نشاط را به فرد هديه مي‌دهد. البته اين در صورتي محقق مي‌شود كه كودك وجودي انسان آسيب ديده نباشد.

كودك درون چه تاثيري در بزرگسالي مي‌گذارد؟

كودك دروني هر فرد با تمام ترس و نگراني‌هايش در درون فرد زندگي مي‌كند. بسياري از بزرگسالان كودك خود را با تمام ترس‌ها و آسيب‌هايي كه ديده است در درون خود رها مي‌كنند گويي كه هيچ خاطره‌اي از كودكي در آن‌ها باقي نمانده است. درحالي كه اين طور نيست و اين كودك آسيب ديده مي‌تواند كنترل زندگي يك بزرگسال را در دست بگيريد. طبيعي است كه اگر يك كودك وارد زندگي بزرگسالان شود، مشكلاتي را به وجود مي‌آورد. آيا تا حالا پيش آمده كه به طور مداوم احساس تنهايي يا ناامني داشته باشيد؟ و يا بي دليل خشم عميقي را در خود حس كنيد؟ مي‌توان گفت كه بسياري از اين حس‌ها به دليل كودك وجودي آسيب ديده و سركوب شده به وجود مي‌آيند.

چگونه مي‌توان با كودك درون ارتباط برقرار كرد؟

براي برقراري ارتباط لازم است كه متوجه حضور او در درون خود بشويد. سپس بايد نيازهاي كودك وجودي خود را شناسايي كرده و به رفع آن بپردازيد. نيازهاي او شامل عشق، توجه، محبت، حمايت و شادي مي‌شود. نيازهايي كه در كودكي به آن‌ها توجهي نشده است اما همچنان به ناخودآگاه انسان فشار وارد مي‌كند. زماني كه فرد بزرگ مي‌شود، تجربه‌هاي ناگوار كودكي خود را در درون سركوب كرده و كودك را به حال خود رها مي‌كند. اما حقيقت اين است كه براي گذشته كاري نمي‌توان كرد و در بزرگسالي نبايد غصه كودكي را به همراه داشت اما مي‌توان آن كودك آسيب ديده درون را درمان كرد و با ارتباط خوب موثر زندگي شادي را براي خود رقم زد.

براي اطلاعات بيشتر در زمينه خودشناسي كليك كنيد.

چگونه مي‌توان كودك درون خود را درمان كرد؟

برخي از راهكارهاي درمان كودك درون عبارتند از:

1. او را دوست داشته باشيد

همه افراد در دوران كودكي روياها و خيالاتي داشته‌اند كه نتوانسته‌اند به همه آن‌ها برسند. مثلا كودكي مي‌خواسته كه نمره‌هاي بسيار خوبي بگيرد يا يك شغل منحصر به فرد داشته باشد. برخي نيز نتوانسته‌اند همچون خواهر و برادرهاي خود بي نقص و عالي باشند. از طرف ديگر برخي از والدين به فرزندان خود ياد داده‌اند كه تنها با انجام كاري خاص دوست داشته مي‌شوند و با نرسيدن به آن استانداردها احساس سرشكستگي را به فرزند خود القا كرده‌اند. اكثر والدين، فرزندان خود را بدون قيد و شرط دوست دارند اما با تفكر تربيت بهتر، اين عشق را به آن‌ها نشان نمي‌دهند.

اما با وجود اين عشق سركوب شده شما مي‌توانيد اكنون به كودك وجودي خود بگوييد كه چه قدر او را دوست داريد. جلوي آينه بايستيد و به خود بگوييد كه علارغم جايگاه و مرتبه اجتماعي‌تان ارزشمند هستيد و فقط به صرف وجود ارزشمندتان، عاشق خود هستيد. اكنون كه خودتان بزرگ شده‌ايد مي‌توانيد بي قيد و شرط كودك درون خود را دوست داشته باشيد.

2. كودك درون خود را درك كنيد

برخي از والدين براي اينكه گريه كردن فرزند خود را متوقف كنند بر سر او فرياد مي‌كشند و مي‌گويند “گريه را تمام كن وگرنه من مي‌دانم و تو!” به همين دليل كودك احساس غم و ناراحتي خود را سركوب مي‌كند تا با خشم والدين مواجه نشود. در نتيجه در بزرگسالي هم نمي‌تواند ناراحتي‌هايش را نشان داده و به راحتي گريه كند. پس به كودك درون خود بگوييد كه ناراحتي‌هاي او را درك مي‌كنيد پس او مي‌تواند به راحتي گريه كند.

3. به او بگوييد كه مستحق سختي نبوده است

بسياري از افراد در كودكي به دليل رفتار والدين احساس كرده‌اند كه بچه بدي‌ هستند و مستحق تنبيه شدن بوده‌اند. اما در حقيقت هيچ كودكي لايق تنبيه نيست. عوامل بسيار زيادي بر رفتار والدين تاثير مي‌گذارد. شايد پدر يا مادر شما نيز با همين سبك تربيت بزرگ شده و روش ديگري براي برخورد با شما بلد نبوده‌اند و اين به معني بد بودن شما نيست. پس به كودك درون خود بگوييد كه او پاك و معصوم است و هيچوقت لايق سختي و ناراحتي نبوده است.

4. از كودك درون خود عذرخواهي كنيد

اكثر افراد در زندگي مدام به دنبال به دست آوردن موفقيت‌هاي بيشتري هستند و در نتيجه از لذت‌هاي زندگي دورتر مي‌شوند. اين تمايل، به دليل باورهاي غلط دوران كودكي است. در كودكي دائما به فرزندان گفته مي‌شود كه تو بايد اول باشي يا بهتر از همه باشي. در نتيجه كودك درون همواره در حال تلاش و رقابت است و نمي‌تواند آن طور كه بايد كودكي كند. پس مي‌توان گفت كه همه افراد بزرگسال به كودك درون خود يك عذرخواهي بدهكار هستند.

5. كودك درون خود را ببخشيد

تا به حال براي‌تان پيش آمده كه خود را مقصر هر چيز بي‌ربطي بدانيد و خودتان را سرزنش كنيد؟ اين تفكر ريشه در دوران كودكي دارد. تفكرات خاص كودكانه باعث مي‌شود كه فرد تمام اتفاقات ناگوار را بر گردن خود بيندازد. در صورت عدم كنترل فرد با اين تفكر بزرگ مي‌شود و در دوره بزرگسالي نيز از اين طرز تفكر رنج مي‌برد. اما حقيقت اين است كه انسان كم توان‌تر از آن است كه بتواند بار تمام مشكلات را بر دوش خود تحمل كند. پس به كودك درون خود بگوييد كه او هيچ تقصيري نداشته است و شما او را بخشيده‌ايد.

6. از او تشكر كنيد

از كودك درون خود تشكر كنيد. او در تمام اين سال‌ها همراه شما بوده و پا به پاي شما سختي كشيده است. پس به او بگوييد كه چه قدر از وجود او خوشحال هستيد و به خاطر قوي بودنش از او متشكر هستيد. 

براي آگاهي بيشتر در زمينه مشاوره تلفني كليك كنيد.

7. به او بگوييد كه تمام تلاش خود را كرده است

براي همه پيش آمده است كه پس از يك شكست در زندگي خود را سرزنش كرده‌اند. سرزنش كردن مداوم كودك درون انسان را اذيت مي‌كند و موجب ناراحتي و رنجش او مي‌شود. اين را بدانيد كه اقدامات شما در آن زمان تحت تاثير عوامل مختلفي بوده است و افسوس خوردن براي گذشته هيچ فايده‌اي نخواهد داشت. پس دل كودك درون خود را بي‌جهت نشكنيد و به او بگوييد كه تمام تلاش خود را كرده است.

8. كمك گرفتن از روانشناس

در نهايت اينكه اگر كودك درون شما آسيب بسيار ديده باشد دسترسي به او چندان راحت نخواهد بود چرا كه او خود را در اعماق وجود شما مخفي كرده و علاقه‌اي براي بيرون آمدن ندارد. پس در اين شرايط لازم است از كمك يك متخصص يا روانشناس استفاده كنيد. روانشناس شرايط شما را بررسي مي‌كند و براي برقراري ارتباط با كودك درون‌تان راهكارهاي موثري ارائه مي‌دهد. براي دريافت مشاوره در زمينه كودك درون مي‌توانيد با مركز مشاوره روانشناسي كانون مشاوران تماس بگيريد.

منبع: كودك درون چيست